loading...

🍂خ‍ــش خ‍ــشِ خ‍ــاط‍ـرات🍂

🍂برگریزان روزمرگی های من🍃

بازدید : 246
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 13:39

+خب منو مجیو مهدیه خونه تنهابودیم وبقیه سرکاربودن و وقت رقصیدن مخصوصمون

بود:D تندی ترتمیز کردیم‌هالو و بعدش ریمیکس مخصوصمونو گذاشتیم و تو یه ردیف

وایستادیمو میرقصیدیم:)) نسبت ب قبل پیشرفت کردنو دیگه یادگرفتن بیشترحرکاتمو😂

داشتیم میرقصیدیم که یهو دیدیم مامان اومده و داره مارو نگاه میکنه وهرهرمیخنده

خب من قبلا این رقصمو جلو خونواده نکردم 😂 حالا توچه وعضی دید منو؟ شلوارگشاد

پیرن پسرونه گشاد گرمکن ،کلاه مشکی بافت و به صورت شل و مشتی طور سرم

کرده بودم و‌ی دستم به کلاه بود و‌ی دستم به کمرمو گشادطور داشتم قرمیدادم😂

تازه مهدیه ومجی هم داشتن مثه من میرقصیدن😂 انقد اینجوری رقصیدم این چندوقته

واقعا رقص آدمیزادی یادم رفته :D

+ظهری به خاطرغذایی که خوردمو آلرژِیم به ادویه‌ی هندی، لثه‌هام وبعدش کل دندونام

درد گرفتو داشتم دیوونه میشدم:| سریعا رفتم داروخونه سرخیابون و دوتا قرص خریدم

و بعدش اوکی شدم ،خدابیامرزه پدر این داروسازا رو :|

+بااحسان حرف میزدم ،وای وای یک گافی داد که دهنشو سرویس کردم ینی تاعمرداره

قراره اذیت شه توسط من 😂

سرمقاله روزنامه شیراز نوین 22 مهر ماه 1399
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی