+خب منو مجیو مهدیه خونه تنهابودیم وبقیه سرکاربودن و وقت رقصیدن مخصوصمون
بود:D تندی ترتمیز کردیمهالو و بعدش ریمیکس مخصوصمونو گذاشتیم و تو یه ردیف
وایستادیمو میرقصیدیم:)) نسبت ب قبل پیشرفت کردنو دیگه یادگرفتن بیشترحرکاتمو😂
داشتیم میرقصیدیم که یهو دیدیم مامان اومده و داره مارو نگاه میکنه وهرهرمیخنده
خب من قبلا این رقصمو جلو خونواده نکردم 😂 حالا توچه وعضی دید منو؟ شلوارگشاد
پیرن پسرونه گشاد گرمکن ،کلاه مشکی بافت و به صورت شل و مشتی طور سرم
کرده بودم وی دستم به کلاه بود وی دستم به کمرمو گشادطور داشتم قرمیدادم😂
تازه مهدیه ومجی هم داشتن مثه من میرقصیدن😂 انقد اینجوری رقصیدم این چندوقته
واقعا رقص آدمیزادی یادم رفته :D
+ظهری به خاطرغذایی که خوردمو آلرژِیم به ادویهی هندی، لثههام وبعدش کل دندونام
درد گرفتو داشتم دیوونه میشدم:| سریعا رفتم داروخونه سرخیابون و دوتا قرص خریدم
و بعدش اوکی شدم ،خدابیامرزه پدر این داروسازا رو :|
+بااحسان حرف میزدم ،وای وای یک گافی داد که دهنشو سرویس کردم ینی تاعمرداره
قراره اذیت شه توسط من 😂
سرمقاله روزنامه شیراز نوین 22 مهر ماه 1399