صبحی میم اینا اومدن،بعد میم ریششو زده بود فقط سیبیل گذاشته بودی تیپ
گوگولی زده بود بااون قدش مثه جاسوییچی شده بود 😂 یاسینم که دوتاگوشواره!
بعد دقت کردم خیلی وقته جیزز نمیگه:D دیگه امروزم صبح هی گوشیامون زنگ میخورد
بعد اقا سرپشتیبانی یکی ازکلاسا،پسره ازم پرسید فامیلتون چیه؟ گفتم فلان
بعدمیگه خوشبختم😂 بعد هی حرف میزد سوالای الکی میپرسید،داد بقیه در
اومد 😂بعددعوا شد ریختن پیویش فحشش میدادن😂 انقدمیخندیدم ازدستشون:)
میم بهم سه تا قلم هوشمند داد رنگایی که خودم انتخاب کرده بودم،آبی نقره ای
و صورتی کمرنگ! سعیده هم دوتا برداشت!
اومدم خونه هنو دستو صورتمو نشستم دیدم مهدیه ومجی وزهره سرقلما دارن
دعوا میکنن:| صورتیه رو برداشتم برادخترعمم، دیگه نقره ایو زهره برداشت آبیه
روهم مجی برداشته😂 بش میگم که داداش تومیخوای چیکار؟ میگه باشه هرموقع
گوشی گرفتم بعد 😂
+الان باید برم ناهار بخورم وبعدش یکم کارای سایتو اوکی کنم،ازاونورم ساعت4
مهدیه امتحان ریاضی داره، بعدامتحانشم میخوام برم خونه عمم
تازه کلیپای آموزشیم وپروژهی سایتی که قراره انجام بدیم بمانددد
بااین روال و حجم کاریی که سرم ریخته رل زدنم چی بود این وسط؟😂
یه کمیک خنده دار باحال