loading...

🍂خ‍ــش خ‍ــشِ خ‍ــاط‍ـرات🍂

🍂برگریزان روزمرگی های من🍃

بازدید : 226
چهارشنبه 15 مهر 1399 زمان : 19:38

+از فردا همکار جدید داریم ،خانم شین !

+صبح وقتی رفتم دیزاینو تغییر داده بودن و دهنم پشت ماسک وا مونده بود:/

خیلی زشت شده بود-_- گفتم چرا اینکارو کردین؟ گف استند گلو گیاها کنارمیزشماست

ازاونور اگر کسی رد شه شمادیده نمیشین، دکتر برگشته گفته هربار فقط‌ی کارمندتونو

میبینم:// ب درک اقاا بدرککک چیکار دیزاین داشتین -_-

+میم : وای چقدگشنمه از صبحه هیچی نخوردم

یاسین: نسکافه‌‌‌ای که بت دادم خوردی چی بود پس؟

من ریز ریز میخندیدم، میم برگشت گف: حالا نمیشد جلو خانما آبروی منو نبری؟ نسکافه

کجای معده‌ی منو میگیره آخه؟

+سر‌ی کلاس معلمه دوربینو برد رو شاگردایی که اومده بودن حضوری سرکلاس،گفت

این اخرین قاب از این جمعِ :/ اینا همه کروناییای آینده ن

+سر‌ی کلاسم پسره حواسش نبود میکروفونش وصل کرد مامانشش فحشش میداد:))

یکیم بود میکروفونشو وصل کرده بود نوحه پلی کرده بود،بش گفتم رفتین پیشاپیش به

استقبال اربعین :)))

آسیب های مواد مخدر
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی